خوش امدید
ماییم و نوای بی نوایی بسم لله اگر حریف مایی
به "کاش باشی" خوش امدید
خوش امدیدماییم و نوای بی نوایی بسم لله اگر حریف مایی به "کاش باشی" خوش امدید
[ 25 / 2 / 1398برچسب:کاش باشی, ] [ 16:34 ] [ رویا سلیمی ] [
برای تواین ثانیه ها سخت مرا آشفته من مانده ام و درد دلی ناگفته من مانده ام و هوای سردردو جنون من مانده ام و دهان آکنده به خون من میروم از شهر تو با این همه درد چشمم به لب توست بگویی برگرد این شهر پر از خاطره های ناب است افسوس که انگار خدا هم خواب است انگار دعا راه به جایی نرساند از خاطره ها جز به غم و آه نماند آتش بشو و شعله بکش روح مرا زود بگیر دیوانه بشو جان مرا حضرت نمرود بگیر من صید توام حال بگو دام کجاست؟ آشفته نشو! چوبه ی اعدام کجاست؟ ای کاش که من گوشه ی لب های تو سیگار شوم یک عکس کنار تو در این گوشه ی دیوار شوم ای کاش مرا در دل خود جا بکنی این عقده ی سر بسته ی تردید مرا وا بکنی ای مردترین مرد غزل دست به دامن شده ام از دوریه تو غریبه با من شده ام این راه که می روم به ترکستان است این رفتن من معامله با جان است .... رویا سلیمی 28/2/93
رویای منگریه نکن رویای من...از ادما دلسرد باش دنیاتو آرزده نکن...خودداری کن.خونسرد باش
این روزگارم می گذره...تو از همه تنهاتری من می دونم سخته ولی...باید که ساده بگذری
می فهممت باور بکن...پروا نکن از این سفر این راهو تا آخر برو...جاده یعنی عشق و خطر
خسته نشو حتی اگه...دنیات پر از بی تابی شه کاری بکن با دست تو!...بعضی شبا آفتابی شه
یک سایه بونه ساده باش...روی سر یک بی نفس حرفی بزن باور کنن...این زندگی سهمه همه س
از آدما دلسرد باش...اما بتاب رو قلبشون مثل یه خورشید زنده باش...رو پهنه ی این کهکشون
24/10/91 رویا سلیمی حادثه ی خوببه این فک می کنم شاید تو هم دیوونه ی من شی تو هم مثل من عاشق شی بخوای هم خونه ی من شی
چه رویای پر از حسی من و دستا ت و این خونه یه عالم دلخوشی جمع جقد این حادثه خوبه
بگی می ترسی از شب ها بگم عشقم هواخواتم بگیر راحت بخواب اینجا که درگیر نفس هاتم
کنارم لم بدی راحت یهو جاشی تو اغوشم من این حاله پر از عشقو به یک عالم نمی فروشم
چه حسی داره این فکرا رو لبهام خنده میشونه به عشقت منتظر هستیم من و بارون و این خونه
رویا سلیمی
حوض نقاشیتو طرح تازه ای انگار روی رگ های یک کاشی گل شمعدونیه قرمز کنار حوض نقاشی
کنار حوض آبی رنگ پر از ماهی پر از احساس صدای تو توی گوشم : نخور غصه خدا با ماس
شبا با تو توی ایوون کنار ماه و آیینه من و فکر تو و فردا. تموم زندگی اینه
یه تخت چوبی و یک فرش یه عشق تا ابد تبدار من و دستات و این خونه یه حس تا ابد بیدار
درخت سیب من اینجاس بهشت من همین خونه س من از عشق تو لبریزم ببین لیلی یه دیوونه س
نمی دونی چقد خوبه حصار امن اغوشت یه حسی میده که غم ها میشه راحت فراموشت
چه بویی داره تن پوشت پر از احساس آزادی نم بارون به روی خاک .تو این حسو به من دادی
من و ماه و نم بارون. درخت سیب و این خونه جهان من بدون تو مثه ویروونه می مونه
رویا سلیمی 15/1/93
علیرضا آذر... ای تف به جهان تا ابد غم بودن ای مرگ بر این ساعت بی هم بودن
یادش همه جا هست خودش نوش شما ای ننگ بر او مرگ بر اغوش شما
شمشیر بر ان دست که بر گردنش است لعنت به تنی که در کنار تنش است
دست از شب و روز گریه بردار گلم با پای خودم می روم اینبار گلم ... علیرضا اذر
بخشی از شعر " من عاشق شما شدم "خراب می کن مرا صدای گریه های تو زنده به گور می شوم از هق هق صدای تو
شبیه عصر جمعه شد تمام لحظه های من به خاطر خدا بخند تمام من برای تو
....
اسیر چشم تو منم بخواب با خیال جمع کسی عزیز خاطرم نمیشود به جای تو
رویا سلیمی 21/9/91
بخشی از ترانه ولگرد کوچه... یه مردتوی آینه یه مردی هست...که چشماشو نمی بنده دلم قرصهمن هرجا که باشم به تو می رسم...دیگه شک ندارم زمین دایره س یه شور عجیبی بهم میده احساس تو...که دنیا برام شاد و پرخاطره س
بگو تا ابد مالک قلبمی...منو رد بکن از پل اضطراب بدور از هیاهیوی این زندگی...سرت رو بذار روی شونم بخواب
کنار تو اتیش بهشته برام...به طرز عجیبی گرفتارتم نمیشه که یک ثانیه بی تو موند...تو هرجا که باشی هوادارتم
نفس هامو بشمار ببین پیش تو...چقد حال من از همه بهتره تو می خندی و قلب من بی هوا...به هر قیمتی نازتو می خره
تو خورشیدی و من شبیه زمین...به دور تو هر لحظه در گردشم تو می تابی و روشنم می کنی...بدون تو من سرد و بی ارزشم
من هرجا که باشم به تو میرسم...من هرکس که باشم تو پایانمی نمی ترسم از سختی زندگی...دلم قرصه که تا ابد با منی
رویا سلیمی 9/10/92
|
||
[ طراح قالب : آوازک | Theme By : Avazak.ir ] |